معنی مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به, معنی مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به, معنی kcا[ui lcbj، tcsتاbj، fاx;aت bاbj، c[mu lcbj fi kjتsf lcbj، kjsmf bاaتj، uzt lcbj fi, معنی اصطلاح مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به, معادل مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به, مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به چی میشه؟, مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به یعنی چی؟, مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به synonym, مراجعه کردن، فرستادن، بازگشت دادن، رجوع کردن به منتسب کردن، منسوب داشتن، عطف کردن به definition,